-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40821 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:27

واكنش يزيد نسبت به شهادت امام حسين(ع) چه بود؟ آيا به اهداف خود دست يافت؟
يزيد با آنكه از شهادت حسين(ع) خوشنود و شادمان شد و خودش دستور داد اهلبيت را در حال اسارت به دمشق بفرستند و بعد از ورود آنها هم هرچه توانست ستم و جنايت مرتكب شد و با سر مبارك عزيز خدا و پيغمبر، آنگونه اهانت كرد و آن اشعار كفرآميز را علناً قرائت نمود و پرده از روي باطن كار خود و پدرش برداشت، وقتي عظمت انعكاس شهادت حسين(ع) را در نفوس مردم حتي نزديكان و محارم خود ديد و وقتي با آن خطبههاي غرا و شجاعانة زينب و زينالعابدين(ع) در مسجد شام و احتجاجات ساير اهلبيت، حتي اطفال كوچك مواجه شد، در مقام ظاهرسازي برآمد و به حضرت زينالعابدين گفت: «لَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ» [خدا لعنت كند پسر مرجانه را] اگر من در كربلا بودم هرچه پدرت از من ميخواست به او ميبخشيدم، و تا ميتوانستم، هرچند به كشتن بعضي از فرزندانم بود، از او دفاع ميكردم؛ و لكن شد آنچه شد، اكنون از مدينه با من مكاتبه فرما و هر حاجتي كه داري بنويس كه برآورده است. (ابوالشهداء/206)
يزيد هرگز از كشتن حسين پشيمان نبود و كسي نبود كه براي فضايل و حقايق ارزش و اعتباري قائل باشد؛ او خوشحال بود كه از پيغمبر(ص) انتقام خود را گرفته است؛ و اگر از شدت يافتن انزجار و تنفر عموم نميترسيد، اين بقيه را هم قتل عام ميكرد؛ چنانچه شهر مدينه را قتل عام كرد.
حساب يزيد و ابن زياد اين بود كه ما حسين را ميكشيم و بر بدنش اسب ميتازيم. اگر توانستيم، مردم نادان را فريب ميدهيم، و قتل آن حضرت را يك عمل شرعي و قانوني معرفي ميكنيم و او را كه مصلح حقيقي است، مخل به نظم و آرامش ميشماريم؛ و اگر نتوانستيم با تطميع و رشوه و بازگذاردن درهاي بيتالمال، جمعي از معترضين را ساكت و خاموش ميكنيم و آن كساني را كه با مال و رشوه و كرسي رياست و ترفيع رتبه آرام نميشوند با تهديد و ارعاب و تبعيد و قطع دست و گوش و بيني، نفسشان را ميگيريم، همانطور كه معاويه در مدت پادشاهي خود با دوستان علي و سران مسلمانان رفتار كرد و علناً سب و ناسزا به اميرالمؤمنين(ع) را بر منابر در شهرها و مساجد مسلمين رايج ساخت؛ اما اينجا حساب بني اميه حتي بطور موقت و مدت كوتاهي هم درست در نيامد و بانگ اعتراض مردم، از همان روز اول قتل حسين بلند شد و قتل عام مدينه و مظالم ديگر نتوانست آثار شهادت سيدالشهداء را محو نمايد.
مظلوميت حسين(ع) بطوري تجلّي كرد كه كشندگان آن حضرت، جز سر به زيري و شرمندگي و محروميت از حقوق اجتماعي و تنفر عمومي، مالك آبرو و اعتباري نبودند.

پرتوي از عظمت امام حسين(ع)
آيةالله لطف الله صافي گلپايگاني

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.